English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2368 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
re export U دوباره صادر کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reopened U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
revives U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
reship U دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regaining U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain U دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
redintegrate U دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
send out U صادر کردن
issues U صادر کردن
pronounces U صادر کردن
pronounce U صادر کردن
promulge U صادر کردن
emit U صادر کردن
issued U صادر کردن
emitted U صادر کردن
exporting U صادر کردن
exported U صادر کردن
emits U صادر کردن
issue U صادر کردن
emitting U صادر کردن
export U صادر کردن
to export something [from / to a country] U صادر کردن [به یا از کشوری]
pass a sentence U حکم صادر کردن
issue a warning U اخطار صادر کردن
certificate U گواهی صادر کردن
to issue instructions U دستور صادر کردن
certificates U گواهی صادر کردن
underwrote U پذیره نویسی صادر کردن
underwriting U پذیره نویسی صادر کردن
underwrites U پذیره نویسی صادر کردن
to smuggle out U قاچاقی صادر کردن یافرستادن
underwritten U پذیره نویسی صادر کردن
underwrite U پذیره نویسی صادر کردن
charters U پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
charter U پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
chartered U پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
chartering U پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
passed U صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
passes U صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
pass U صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
unregenerate U دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated U دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
tempering (metallurgy) U بازپخت [سخت گردانی] [دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن] [فلز کاری]
revamped U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamps U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamping U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamp U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
relay U دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relayed U دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relays U دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
overpacking U دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
replenished U دوباره پر کردن
refill U دوباره پر کردن
double-check <idiom> U دوباره چک کردن
replenishes U دوباره پر کردن
replenish U دوباره پر کردن
refresh U دوباره پر کردن
replenishing U دوباره پر کردن
refilled U دوباره پر کردن
refreshed U دوباره پر کردن
refills U دوباره پر کردن
refreshes U دوباره پر کردن
refilling U دوباره پر کردن
loops U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
revalue U دوباره ارزیابی کردن
retrocede U دوباره واگذار کردن
reactivated U دوباره فعال کردن
retranslate U دوباره ترجمه کردن
revalues U دوباره ارزیابی کردن
re-examine U دوباره بازپرسی کردن
redirect U دوباره راهنمایی کردن
revises U دوباره چاپ کردن
retransmit U دوباره مخابره کردن
revising U دوباره چاپ کردن
revalued U دوباره ارزیابی کردن
revaluing U دوباره ارزیابی کردن
reinstated U دوباره برقرار کردن
redefines U دوباره تعریف کردن
redirecting U دوباره راهنمایی کردن
redirected U دوباره راهنمایی کردن
reopens U دوباره باز کردن
reinstate U دوباره برقرار کردن
rewake U دوباره بیدار کردن
reactivate U دوباره فعال کردن
re-examining U دوباره بازپرسی کردن
re-examines U دوباره بازپرسی کردن
re-examined U دوباره بازپرسی کردن
revisits U دوباره ملاقات کردن
reopening U دوباره باز کردن
reopened U دوباره باز کردن
reopen U دوباره باز کردن
re examine U دوباره بازپرسی کردن
redirects U دوباره راهنمایی کردن
rescheduling U دوباره برنامهریزی کردن
revise U دوباره چاپ کردن
recommit U دوباره زندان کردن
re sort U دوباره جور کردن
re paving U دوباره فرش کردن
rejuveoize U دوباره جوان کردن
rewire U دوباره سیمکشی کردن
re form U دوباره درست کردن
re establish U دوباره تاسیس کردن
reimport U دوباره وارد کردن
reinstall U دوباره برقرار کردن
re establish U دوباره برپا کردن
reinsure U دوباره بیمه کردن
reinterpret U دوباره تفسیر کردن
remonetize U دوباره رایج کردن
reforge U دوباره جعل کردن
reexamine U دوباره امتحان کردن
re strain U دوباره صاف کردن
recompose U دوباره انشاء کردن
rewired U دوباره سیمکشی کردن
redeliver U دوباره مستخلص کردن
recalculate U دوباره حساب کردن
rebind U دوباره صحافی کردن
retaking U دوباره تسخیر کردن
reassociate U دوباره معاشرت کردن
reassociate U دوباره متحد کردن
rewires U دوباره سیمکشی کردن
reemploy U دوباره استخدام کردن
reengage U دوباره استخدام کردن
rewiring U دوباره سیمکشی کردن
renegotiate U دوباره مذاکره کردن
retakes U دوباره تسخیر کردن
reproduces U دوباره چاپ کردن
reproduced U دوباره چاپ کردن
resurface U دوباره روکاری کردن
reproduce U دوباره چاپ کردن
revisiting U دوباره ملاقات کردن
resorb U دوباره جذب کردن
reactivating U دوباره فعال کردن
restart U روشن کردن دوباره
retry U دوباره محاکمه کردن
retry U دوباره ازمایش کردن
reactivates U دوباره فعال کردن
reuse U دوباره استفاده کردن
reproducing U دوباره چاپ کردن
rebuilds U دوباره ساختمان کردن
resurfaced U دوباره روکاری کردن
reoccupy U دوباره اغاز کردن
rebuild U دوباره ساختمان کردن
reasure U دوباره بیمه کردن
reorder U دوباره مرتب کردن
retaken U دوباره تسخیر کردن
revisit U دوباره ملاقات کردن
revisited U دوباره ملاقات کردن
retake U دوباره تسخیر کردن
republish U دوباره چاپ کردن
republish U دوباره منتشر کردن
resurfaces U دوباره روکاری کردن
redistribute U دوباره پخش کردن
revalidate U دوباره پادار کردن
recollected U دوباره جمع کردن
rejuvenating U دوباره جوان کردن
redevelop U دوباره پیشرفته کردن
reconditioned U دوباره درست کردن
redeveloping U دوباره پیشرفته کردن
rescheduled U دوباره برنامهریزی کردن
regain U دوباره تصرف کردن
remarries U دوباره عروسی کردن
reconditions U دوباره درست کردن
regained U دوباره تصرف کردن
regaining U دوباره تصرف کردن
cold start U دوباره روشن کردن
redistributing U دوباره پخش کردن
regains U دوباره تصرف کردن
remarried U دوباره عروسی کردن
redistributes U دوباره پخش کردن
reorganised U دوباره متشکل کردن
rejuvenates U دوباره جوان کردن
rejuvenated U دوباره جوان کردن
rejuvenate U دوباره جوان کردن
recollect U دوباره جمع کردن
redeveloped U دوباره پیشرفته کردن
rephrase U دوباره عبارتبندی کردن
back fill U عمل دوباره پر کردن
rephrased U دوباره عبارتبندی کردن
rephrases U دوباره عبارتبندی کردن
recollecting U دوباره جمع کردن
remarry U دوباره عروسی کردن
rephrasing U دوباره عبارتبندی کردن
recondition U دوباره درست کردن
reschedule U دوباره برنامهریزی کردن
regarding U دوباره تسطیح کردن
reliving U دوباره تجربه کردن
relives U دوباره تجربه کردن
relived U دوباره تجربه کردن
relive U دوباره تجربه کردن
redefine U دوباره تعریف کردن
oversrike U دوباره چاپ کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com